قرار با مائده تو روز شنبه یه جوری پیش رفت که از وسطاش اشکای من شروع کردن ریختن و بعد قطع کردن هم صدای شیونم با اون اشکها همراهی میکرد .
قرار با مائده تو روز شنبه یه جوری پیش رفت که از وسطاش اشکای من شروع کردن ریختن و بعد قطع کردن هم صدای شیونم با اون اشکها همراهی میکرد .
یه چیزی بگم مینا؟
منم تازه از 34 سالگی تازه شروع کردم به زندگی کردن
مینا جانم امیدوارم که امتحانا خوب داده باشی و حال دلت رو به راه باشه💕🌸
هرچند که خودم حالم ترکیده از دست اتفاقات و نشدن های زندگی🥺
بی اندازه ممنونم یادم بودی . خدا رو شکر خوب دادمشون
امروز چهارشنبه است ومیدونم دوتا امتحان داری.
دعا میکنم موفق باشی و خبر قبولی وموفقیتت رو بهمون همین جا بدی.
وای ممنونم مطهره همین الان از کالج درومدم و چقدر خوشحال شدم این کامنت رو دادم .
میناجانم سلام امیدوارم که حالت بهتر باشه
دیروز پستتو خوندم از اونجا که گفتی ۳۲ ساله زندگینکردم من های های گریه کردم برای من و تو
دعامیکنم آروم بشی بغلت میکنم از راه دور
ممنونم عزیز .
مینای عزیزم، بقیه بچه ها خیلی خوب گفتن و کامنت هاشون پر و پیمونه که چیزی نمیتونم اضافه کنم
فقط بگم که، خوشحالم که وضعیت درس و کالجت جزو دغدغه هات قرار گرفته و اینجا بیشتر ازشون گفتی :)
اشکالی نداره گاهی کم بیاری، فقط ازش دست نکش.
وقتی هی خودت رو سرزنش میکنی، دیگه پیش خودت احساس امنیت میکنی؟ پیش خودت احساس راحتی میکنی؟ خودت هم به خودت فضا بده. آدمها، پارتنر کنترلگری که مدام ایراد بگیره ازشون و سرزنش و تحقیرشون کنه رو نمیتونن تحمل کنن و دنبال یه راهیان تا ازش جدا شن. پس مینای قشنگ ما چه طوری میتونه با خودش که کمالگراست و اهل سرزنش، زندگی کنه؟ چه طوری میتونه تحمل کنه؟
شاید دلیل این که بعضیها برای فرار کردن از خودشون، خودکشی میکنن همینه. وقتی میبینن برای خودشون دوست داشتنی نیستن و مدام مورد سرزنش خودشون قرار میگیرن، چرا با خودشون بمونن؟ چرا زودتر از شر خودشون خلاص نشن؟
مینا جان شروع کن به دوست داشتن خودت. خودت رو با ایرادات و اشتباهات و نقصهات دوست داشته باش. نمیگم مثلا اگه خوشگل نیستیم به خودمون دروغ بگیم که نه ما خوشگلیم. ولی باید به خودمون این اطمینان رو بدیم که با وجود خوشگل نبودنمون، باز خودمون رو دوست داریم :) حالا که تو انصافاً خیلی قشنگی، این یه مثال بود فقط :)) به مینا اطمینان بده که جاش پیش تو امنه؛ بی هیچ قید و شرطی دوستش داری، سرزنشش نخواهی کرد، هر چی که بشه میتونی درکش کنی، هر چی که بشه میتونی دوستش داشته باشی و طردش نکنی، هر چی که بشه میتونی بپذیری و شنوا باشی، میتونه آزادانه و راحت خودش رو هر چی که هست و هر جوری که هست بروز بده پیش تو، هر چی که بشه باز قابل احترامه و هر چی که بشه باز ارزشمنده.
قشنگینش به اینه ما درسته رنج های زیادی کشیدیم ولی مسیرمون رو لابه لای همین رنج ها با پای زخمی و بال های شکسته پیدا میکنیم و خودمون ترمیم میکنیم:))))
درسته و به شدت حقه . ممنونم موجا ❤️
من خودم هم این روزها اوقات خیلی خیلی بدی رو میگذرونمو حس بی خاصیت بودن تمام ذهنمو گرفته . ازاین جهت نمیدونم باید به یکی که مثل خودم درمانده است چی بگم که اروم شه ؟
اما خب مینا تو خیلی قوی هستی و بدون که این روزها رو هم میگذرونی.
چندین ساله که خواننده ی تو ام و به قوی بودنت ایمان دارم . طاقت بیار :)
عزیزم امیدوارم گذرا باشه .
سلام مینا جان
صحبت با مائده یه قدم مثبت و عالیه بازم این کارو بکن اگه از نظر مالی بهت فشار نمیاره. البته پول ایران که دیگه الان چیزی نیست و احتمالا فشاری نباشه
مینا جان من مطمئنم که تو مطمئن نیستی که دوستی با حمید موقتیه خودتم فکر می کنی شانس رابطه دائمی رو داری درسته؟
اگر بخواد واقعا موقت باشه اینم به صندوق ناراحتیهای ذهنیت اضافه میشه
ولی من فکر می کنم ته ذهن شما اینه که میخوای دائمی باشه فقط به زبون میگی نمیشه تا اگه نشد زهر این اتفاق کمتر بشه.
شما این مراحل سخت رو باید بگذرونی
مثل مراحل سوگ که باید گذرونده بشه و ازش راه فراری نیست
فقط باید زمان بگذره تا بتونی بلند بشی
باید این زمان بگذره
تو این فاصله فقط می تونی کاری کنی حالت کمتر بد باشه
لحظاتی ذهنتو منحرف کنی
سلام عزیزم . خیلی دوست دارم دوباره با لایف کوچ قرار بگیرم اما اصلا الان توان اونو ندارم . ولی من هیچوقت مائده رو کنار نذاشتم این سالها . اتفاقا دوبرابر شده ویزیتش اما باز نه نمیتونم بگم به پول اینجا گرونه.
به نظرم این احساساتِ حبس شذه ان که به اشکهای بی امون تبدیل میشن...
احساساتی که مدت ـهای طولانی به غل و زنجیرِ انکار بسته شده بودن و پنهان مونده بودن...
و چقد آزاد کردن و دیدنشون حس خوبیه!
پاراگراف آخر خیلی تلخ بود ...
امیدوارم غصه ـهات رو پشت ـسر بذاری و همین مسیر رو به رشد و مثبت رو ادامه بدی...
دلت شاد باشه همیشه مینای مهربون :****
نمیدونم چی ان . گاهی تمومی ندارن . گاهی بهشون احتیاج دارم اما اصلا درنمیان . عجیبن خلاصه
زندگی برای من با شخصی سازی معنا پیدا میکنه...
پر از امتحان کردن هاست...
آزمون و خطا...
افتادن و له شدن و بیچارگی و فرسودگی و گمگشتگی در کنار قدرت، آهان اینه ها، پیدا شدن ها جزئی از مسیره...
فکر میکردم یه روزی تموم میشه اما اشتباه میکردم و باید مراحل سوگواری برای این اشتباه رو طی کنم! 😊
هیچوقت تموم نمیشه اما من هموز فکر میکنم یه روز خیلی آسون تر میشه .
میدونی این گریه ها نشونه بدی نیست
بلاخره از مرحله انکار بیرون اومدی و پذیرفتی رنجی که باید بکشی رو.
ورزش خیلی چیز خوبیه تو این مواقع کاش همون بدمینتون رو ادامه دار انجام بدی
نه نشونه ی بدی نیست . همش بخشی از مسیرمه . ولی وقتی از داخلش نگاه میکنم خیلی سخت میشه
چقدر درون همه ماها از این زجرها وسختی ها هست .از راه دور سخت بغلت میکنم مینای گشنگم الهی روزهای پیش روت فقط شادی باشه وخوشی ❤️
ممنونم مامان عزیز ❤️