2023

عزیزای دلم سلام .

حالا که دارم این پست رو میذارم توی یه روستا تو کشور ولز هستم . 

تو یه خونه ی روستایی که دو هزار متر حیاط داره و تا دلت بخواد آرامش بخش و قشنگ و نازنینه . 

چشمت به هر خونه و حیاطی که میخوره توش پر از ال ای دی لایت هاییه که به شکل بابانوئل و گوزن و سورتمه و فلان و بهمان حیاط رو تزئین کردن . 

سه ساعت به تحویل سال مونده و من لحظه به لحظه پیگیر اخبار ایرانمونم . 

الان دیدم که احتمالا ائتلاف تشکیل شده بالاخره و کلی احساساتی شدم . 

برای تحویل سال و دعای سال جدید میلادی توی دلم هیچ آرزویی جز آزادی ایران نیست . 

امروز که رفته بودیم خرید توی ماشین داشتم به این فکر میکردم که قبل از مهاجرت خیلی قاطعانه نظرم این بود که وطن هیچ کجا نیست جز جایی که توش شادی ، ولی مهاجرت باعث شد توی قلبم جاهایی رو کشف کنم که متعلق به یه جایی به اسم وطنه ! و هیچ کشوری حتی اگه بهشت باشه نمیتونه اونجا رو تو قلبت بگیره . 

من عاشق کشوری ام که دارم توش زندگی میکنم الان . یعنی خوب آدم از یه کشور چی میخواد مگه ؟ جز آرامش و لقمه ی نونی که به جان کندن به دست نمیاد ؟ 

امروز که داشتم پیام ریشی سوناک رو میخوندم که با اون قیافه ی خندون شنگولش گفته بود سال دوهزار و بیست و سه قراره سختی های اقتصادی خودش رو داشته باشه ولی ما داریم برای آینده ی انگلستان تلاش میکنیم و در این راه کمک رسان مردم هم هستیم دلم روشن شد . 

تو همین سال گذشته به هر خانواده حدود ششصد پوند کمک کردن برای هزینه های قبوض و گفته شده تو سال جدید حدود نهصد پوند دیگه قراره کمک کنن . 

دلم واقعا میخواد برای کشور خودمون و مردممون هم همینجوری باشه . 

این مدت که غیبم زده بود خیلی درگیری داشتم . رفتیم منچستر و حسابی تو دردسر افتادیم .

کوروش عزیزم مسموم شد و بعدش آنفولانزا فلان گرفت که تا همین لحظه خوب نشده ، و من مریض شدم حسابی اون وسط و اصلا یه وضعی ...

امیدوارم سال جدید سال خوبی باشه . میدونم که میشه .

قراره توش خبر آزادی ایران رو بشنوم و اتفاق های خیلی خوب دیگه هم برای خودم بیفته .

پارسال این موقع انقدر حالم بد بود که حتی به رسم سالهای قبل هیچ پستی برای هدف گذاری و اینها ننوشتم . 

امسال اما سال هدفمند حرکت کردن به سمت شکوفایی خواهد بود برای من . 

جزییات رو وقتی برگشتم خونه ی خودم مینویسم ..

عشقم و دعای خیرم رو براتون میفرستم از اینجا عزیزای دلبندم . 

و دیگه باید برم . دلم پیشتون بود این چند روز اخیر ولی واقعا نمیتونستم وسط مریضی و فلان بنویسم . 

این پست کوتاه رو گفتم برای خالی نبودن عریضه بنویسم . دوستتون دارم 

۴ موافق ۰ مخالف

سلام گل من🌻

دلم میخواد تند تند بنویسی🙄

و مارو از حال و هوعی زندگیت و خودت بیشتر باخبر کنی.

امیدوارم امکان پذیر باشه😘😘😘

سلام زیبای من .
باور کن دل من هم میخواد ولی نمیدونم چرا نمیشه واقعا :/ ❤️

امیدوارم حالتون الان خوب باشه

الهی کوروش جان چرا اینجوری شد؟ بگردم

منتظرم پست جدید بذاری از خودت خبر بدی

ممنونم عزیزم .
کوروش رو که دیگه نگم . بابا فاویسم داره .تو لیست چیزایی که باعث میشه عود کنه غیر از باقالی رنگ بی خوراکی هم هست .
بعد گاهی شیطنت میکنه جایی که من نباشم میره دقیقا رنگ آبی میخوره .
عزیز دلی❤️

منم دلم واسه با جزئیات نوشتن هات تنگ شده :( 

عزیزم ... ❤️

سلام مینایی قشنگم

سال نوت مبارک

به امید ایرانی ازاد و اباد

امسال سال توهه قطعا

روی ماهتو میبوسم تعظیلات و مسافرت بهت خوش بگذره 

مراقبت کن از خودتو کوروش و خودتون تقویت کنید عزیزانم

موجا جانم ممنونم .❤️

سلام مینا جانم امیدوارم حالت خوب باشه

وای پسرمون چی شده حالش چطوره ویروسیه؟

سال نوی میلادی هم مبارک باشه امیدوارم واقعا برای ایرانمون اتفاقای خوب بیفته وای اگه بشه چب میشه

حالم خیلی بده از این وضع،عکس جوونا و بچه هایی مه از دست رفتن رو میبینم و گریه میکنم و حتی دیشب تو خواب یه عالمه آدم دیدم که وقتی رسیدن به ماشینشون لباسشونو عوض کردن و زیر لباسشون لباس نظامی بود 

خلاصه همه پریشون شدیم

مینا مرسی که پست میذاریا ولی بیا دست از قسطی حرف زدن بردار😅

بیا جامع توضیح بده خو

با کی‌رفتی ولز 

سلام زیبا . ویروس نبود فاویسمش بود بعدش یه سرمای کوچکم خورد ولی علایم فاویسم خیلی اذیت کرد .
میشه میشه :)
خخخ تلاشمو میکنم خاله اش .
با سه تا از دوستام رفتیم .❤️

سال نوت مبارک مهربون، دیری نباشه که دل‌های ایرانیان داخل وطن هم انقدر خون نباشه‌

آمین زیبا ❤️

کاری به هیچ بخشی ندارم؛ اونجایی که از حال و هوای کریسمس و سال نو خونه ها و مردم نوشتین اصلا صاف یه حسرت گذاشت وسط احوالاتم! 😅 به امید یه دنیای صمیمی و گرم برای آدمای خوب.

عزیز دل ...
من که خودم میبینم هم یه حسرت تو دلمه چون واقعا بخشی ازش نیستم ،نمیدونم چجوری بگم انگار این شادی اون جشن و سرور مختص همیناست که اصلا نمیدونن ایرانی بودن چه شکلیه . ولی خوب دیر نیست که دلهای ما هم شاد بشه ❤️

مینا جانم سلام

هرکجا هستی شاد و سلامت باشی...دلم‌ برای توشته های قبلی که پر از جزئیات بود تنگ شده...از طرفی میگم احتمالا حال دلت بهتره و مشغولیت های بیشتری داری که فرصت اونجوری نوشتن نداری و دلم برات خوشحال میشه...

سلام به روی ماهت زیبا

جزییات :) احساس میکنم دیگه اونقدر مهم نیستن . من خودم سعی میکنم به جزییات زندگیم توجه ویژه نکنم که اون مسیر کلی از جلو چشمم نره . 
با این وجود وقت هم دقیقا دخیله تو این مدل نوشتن . برگردم خونه بیشتر مینویسم و جزیی تر ❤️

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
این کاشونه رو به بهانه ی زنده نگه داشتن ذوق نوشتن از زندگی درست کردم.
رسم مهمانی تو کاشونه ی من عشق ورزیدنه .
من به تو مهر و دوستی میدم و تو هم توی جهان پخشش کن :)
نویسنده ی این وبلاگ تمام تلاشش رو میکنه که با صداقت و بی پرده تجربه ی زندگیش رو قلم بزنه.
اگه مدل زندگی کردنش رو دوست نداشتی ، حتما میتونی دوستهای خوب هم اندیشه ی خودت رو تو کاشونه ی دیگه ای پیدا کنی و حالشو ببری.
عشق و دوستی من به تک تکتون :)

روی لینک من کی هستم؟ کلیک کن تا بیشتر منو بشناسی .
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان